وجدان بیداری که با مشاهده بیداری مردم، بارش را زمین گذاشت



آیت الله منتظری درگذشت، مرد پرقدرت سالهای دوراین سرزمین که وجدان بیدارش او را تبدیل کرد به آزادمردترین سیاستمداری که در طول یکصدسال اخیر در جامعه سیاستزده ایران حضور داشته است.
 هنوز پاسخ  تکان‌دهنده‌اش به شاگرد سابقش من‌را می‌لرزاند از شدت صراحت، وقتی از او پرسیدند چرا سکوت نکردی و چشم نبستی بر اشتباهات خمینی،تا خودت قدرت را تمام و کمال بدست گیری؟پاسخ داد :"ایمان و شرفم به من اجازه نمیداد و صدای ضجه خانواده‌های زندانیان سیاسی مدام در گوشم بود و شبها نمی‌گذاشت بخوابم". واین"ایمان و شرف"،برای من، قویترین وجدانی بوده که به عمرم دیده‌ام. بسیاری از ما نمی‌دانیم که در تابستان سیاه ، آیت الله منتظری جان هزاران هزار از این زندانیان را-که بسیاریشان از نظرفکری فرسنگها از او دوربوده‌اند- نجات داد که اگر نبود همیت وغیرتش، معلوم نیست داغ ننگ سران این رژیم ،چقدر عظیم‌تر و سیاه‌تر از آن‌چیزی میشد که امروز هست.
توصیف وجدان بیدار این مرد برای من، آنهم در موقعیتی که تازه چند ساعت از انتشار خبر درگذشتش میگذرد، کار آسانی نیست،بخصوص  باتوجه به بازگشت پیروزمندانه ایشان پس از 22 سالی که رژیم تمام تلاش خود را برای به فراموشی کشاندن این پیرعرصه دین انجام داد.ترکیب سنی بیشتراعضاء جنبش‌سبز متعلق به نسلی است که اصلا او را نمیشناسند،با این‌حال امروز وتنها درطول چند ماه،  وی را به مقام پدر معنوی جنبش خود رسانده ودر رثای از دست رفتنش در همین چند ساعت سوک‌ها سراییده.
اما آنچه مرا برای نوشتن این مقال برانگیخت اظهارنظری بود از یکی از همین اعضاء:" اینکه این رادمرد آنقدر زنده ماند که بیداری ایرانیها را ببیند" .
راست میگفت،88 سال ،عمر زیادیست برای کسی که متحمل اینهمه سختی شده: سالها زندان در میانسالی،از دست دادن فرزند ومتلاشی کردن فامیل بدست یاران قدیمی،ظلم یاران قدیمی به دیگر همراهان موسس نظام، خانه‌نشین شدن بدست همان یاران،دیدن جنایت،قتل و انحراف حکومتی که برای ساختنش زحمت کشیده بود و همچنین 22 سال حصر، که 7-6 سال آن ،حصر همه جانبه از سوی عمال رژیم بود.
سکوت مردم بر اینهمه ظلم ،در طول اینهمه سال،به زعم من ،آنچیزی بود که آیت‌الله را فرسود و همین اواخر که بیداری مردم را دید
وبرایش مسجل شد که جنبش‌سبز را سر بازایستادن نیست و مردم محکوم به پیروزیند، بالاخره وجدانش آرام گرفت و بار سنگینی را که سالها بر دوش میکشید زمین گذاشت.

انقلاب و ضدانقلاب در ایران






امروز مصاحبه‌ای در رادیو فردا خواندم که خیلی فراتر از یک مصاحبه و بیشتر، شبیه یک کلاس درس علوم سیاسی بود.
 به همه دوستداران مباحث تئوریک توصیه اکید دارم که مصاحبه دکتر حسن بشیریه با نشریه لوگوس رو از دست ندهند.
این نوشتار هرچند بسیار طولانی وسنگین است اما قدرت تحلیل بالای دکتر بشیریه باعث میشود از دست دادن چنین مطلب درخشانی کار احمقانه ای باشد.


مقایسه دقیق جنبش فعلی ایران با موارد مشابه در روسیه،انگلستان ،انقلابهای گذشته ایران چه در عصر مشروطه وچه انقلاب  سی‌سال پیش  ویا حتی تحلیل شورش‌های کور این سرزمین، یک کلاس آموزشی است برای کسانی که آینده این جنبش دموکراسی‌خواه ایرانی که امروز سبز خوانده میشود،برایشان مهم است.
در نهایت هشداری  برای رهبران ایران که این جنبش تنها یک گام با انقلاب فاصله دارد.