پول تو جيبي


آقايان طراح طرحهاي پيچيده و عجيب غريب اقتصادي!
من پول تو جيبيتان را نمي خواهم و دليلي نميبينم براي گرفتن چند هزار تومان كه در هر روي بايد براي آن تاوان گزافي پرداخت كنيم. حال چه اين فرم شما را پر كنيم چه پر نكنيم!
وقتي قرار است نقطه پاياني بر پويايي بازار اين مملكت و معيشت شهروندانش نهاده شود ديگر چه تفاوتي ميكند كه ما دست گداييمان را براي اندكي صدقه آنهم پول ارزشمند نفت بالاي 130 دلاري به سوي شما دراز بكنيم يا نكنيم!
دولتمردان محترم ايران ! ما مردم ايران سياستمدار نيستيم رقباي جايگاه شما هم نيستيم ما فقط ميخواهيم زندگي كنيم البته ميخواستيم!
امروز فقط ميخواهيم زنده بمانيم.
مردان قدرت! چگونه طرحي كه هنوز از كانال مجلس عبور نكرده و همينطور از شوراي نگهبان، به طور  خلق الساعه اي اجرايي شده و ميليونها پول نفت برايش خرج ميشود؟

دوستان عزيز مركز آمار ايران! مگر شما مدركتان در رشته آمار نيست؟
مگر شما متوجه جوانب فرمي كه طراحي كرده ايد نيستيد؟
مگر شما معني واژگان حجم اطلاعات(ديتا)، آناليز، قابل اعتماد را در رشته تخصصيتان نميدانيد؟
آقايان چگونه ميخواهيد صحت و سقم فرمهاي پر شده را بدست بياوريد؟
جالب است كه براي سر شماري جمعيتي عزيزان آمارگير ساعتها تحت آموزش دقيق قرار ميگيرند حال براي چنين طرحي كه خود اشخاص بايد اطلاعاتشان را بدهند 5 دقيقه آموزش آنهم در آگهي هاي بازرگاني پخش ميشود.
دولتيان عزيز! ممكن است يك دليل و فقط يك دليل براي ما بياوريد كه مردم نجيب ايران با تمام سوابق
بدبيني و پنهانكاريشان چرا اينبار بايد راست بگويند؟ آنهم در مورد خصوصي ترين مسايل كه مي تواند منجر به پرداخت مالياتهايي شود كه بيشترمان سالهاست كه از پرداختش مي گريزيم.
عزيزان گرداننده كشور!
من پولتان را نميخواهم هر چند به هر روي مجبور به پرداخت هزينه اش هستم.
طرح هاي عجيب و غريب و پره ماچور اقتصادي آنهم در كشوري كه به قول خودتان هزاران نفر-ساعت كار براي پروژه هاي 20 ساله اش انجام شده جز بازي سياسي چيز ديگري نيست.
من بازي نميكنم! اين توپ ارزاني خودتان.

حمید هامون

 


خسرو شکیبایی یا بهتر بگویم حمید هامون رفت و بخشی از کودکی،


نوجوانی و جوانیمان را با خود برد.


قصد مرثیه سرایی جهت فقدان عزیز از دست رفته مان را ندارم.


چرا که مرگ بخشی از زندگی است و من به واسطه شغلم بسیار با آن روبرو بوده ام و سهمگین بودن ضربه آن را کمتر احساس می کنم.


همچنین از این عادت زشت ایرانی که از دست رفتن هر کسی باعث شود که او را تا مقام قدیسین بالا ببریم متنفرم.


اما دلم گرفت که بسیاری از ما خسرو شکیبایی را دوست داشتیم نه به خاطر دانش اش و نه به خاطر شخصیت فرشته وارش که به خاطر زندگی کردن نقش هایش که بخاطر زیبایی و صداقت اجرایش به خاطر شانه های پهنش، به خاطر صدای دو رگه اش، به خاطر سین شین زدن های تکراری اش و از همه مهمتر بخاطر شریک بودن در بسیاری از لحظه های شیرین و تلخ زندگیمان با او.


در بالاترین مقام بخاطر حمید هامون و بعد از آن تعداد زیادی نقش به یاد ماندنی که هر کدامشان در بخشی از زندگیمان با ما بودند:


ابلیس، کیمیا، خواهران غریب، مدرس،سارا٬ پری ٬رضا صباحی، روزی روزگاری،


......حکم و...... در نهایت اتوبوس شب.


یادش گرامی که فقط حمید هامون برای به جای ماندن این یاد در ذهن فراموشکار ما کافیست!

علت تحريم


ترس عين سگ!
تازه متوجه شدم يكي از مهمترين بوهايي كه اين اواخر به مشامم ميرسيد رو اشتباهي گرفته بودم!
اين بوي قورمه سبزي اي بود كه از سر خودم بلند شده است !
جهت جلوگيري از گاسترو انتريت احتمالي بر اثر خوردن اين قورمه فعلا نوشته هاي بودار و در واقع مغز خودم را
بايكوت كرده ام . هر چند فشار زيادي كه اين كار به من وارد كرده مانع انجام هر كار مفيدي شده
ولي فعلا مقاومت كرده ام تا ببينم كي اين زبان سرخ سر نه چندان سبزم را به باد خواهد داد.

همچنين خاطرات سياه باز يادآوري شده اين روزهادر يكشنبه تلخ  دانشگاه تبريز.

جهت اطلاع !



تا اطلاع ثانوي بنده وبلاگ خودم را تحريم مي كنم!

نگرانی


نگرانم و امیدوارم که اشتباه کرده باشم!
از همه سو بوهای بد به مشام می رسد. از مجلس با طرحی مبهم در تشدید مجازات اخلال گران امنیت روانی جامعه و واقعا روی سخن این طرح کیست؟ پ.و.ر.ن.و نگاران یاوبلاگ نویسان ؟، از نیروهای نظامی با آمادگی کاملشان برای مقابله با دشمن متجاوز طوریکه دستور حفر قبورشان هم داده شده ،از بسته 5+1 ،از اسراییل که هر روز تهدیدی جدید می نماید و حمله هوایی گسترده در فواصل دور را تمرین می کند ،از بازار نا بسامان نفت که پاشنه آشیل قدرتمندان جهان است و این پاشنه آشیل (بخوانید تنگه هرمز) در دستان ماست، از طرح جسورانه دولت در حذف یارانه ها آنهم در این اقتصاد شکننده امروز ایران، از آمریکاو   رییس جمهور آتشی مزاجشان و ........
امیدوارم اشتباه کرده باشم!
همه  چشم به پاسخ ایران به این آخرین پیشنهاد دوخته اند.
آرزو می کنیم پاسخمان که قابل قبول باشد برای آنها!
 آرزو می کنیم که در صورت تند بودن پاسخ ما لا اقل عقلا و میانه رو های آنها به تند رو هایشان اجازه ترکتازی ندهند و فقط به تحریمی شدید تر قناعت کنند تا ما ایرانیها اندک اندک و زیر بار تورم کمرمان بشکند نه در نتیجه ترکشهای موشکها و قحطی ناشی از آن!
امید!
امید!
امید!