عروسی به سبک اصولگرایی


نمی دونم عروسی من به وب ربطی داره یا نه! چون کلهم دو سه نفر از مهمونای ما مطالب این بلاگ رو میخونن
ولی از اونجای که دچار مقداری احساس رضایت شدم شاید یه زمانی تصمیم گرفتم اینجا چیزی بنویسم.
اما فعلا اون چیزی که از مجلس عروسی ما به ماهیت این وبلاگ ارتباط پیدا میکنه یکیش قطعی برق بود که 2 ساعت مجلس رو در تاریکی فرو برد (خوشبختانه سر شب بود و من و عروس خانم امکانش رو داشتیم که نریم تو مجلس). نکته بعد هم این بود که تا مراسم عقد تموم شد و ارکستر خواست شروع کنه دوستان اماکن اومدن و تا یک ساعتی جو خفقان رو به مجلس حاکم کردن. اما خب در نهایت همه چیز به خیر گذشت.
اما جالبه که ایرانیها با این همه بلایی که داره سرشون میاد از نظر آقای دکتر خیلی هم خوشبخت و شاد هستن.
احساس حماقت میکنم!
وسط همین مجلس عروسیم به خودم قول دادم سال آینده شمسی رو در خاک ایران نباشم و این مملکت رو با تمام گل و بلبل هاش برای دیگران بگذارم ، هر چند که دوست دارم در صورت تغییر شرایط فعلی  برگردم همینجا    ( که در 50 سال آینده بعید به نظر میرسه که این کشور قابلیت زندگی رو بدست بیاره)

2 نظر:

محمد تقی

سلام دکتر جان
دوباره بهت تبریک می‌گم، خوش گذشت اونشب
میگم خودمونیم شما که خودتون دیر اومدین حالا کلک میندازی تقصیر برق؟
کاش قضیه‌ی اماکن رو گفته بودی به هر حال یک کارایی بلت بودیم بکنیم، من از همه جا بی خبر نفهمیدم چطور شد!
فکر کنم زیادی داری سخت می‌گیریا...دست کم اگه ملاکت برای اذیت و آزاد و مشکلات مملکت مجلست بود اینو قبول ندارم (اما مابقی چیزهای دیگر رو چرا).
شکر خدا مجلستون در امن و امان و به خیر و خوشی برگزار شد نه مثل یه بنده خدا از آشناها که در هنگام شروع مراسمشون اصولا باغ رو پلمب کردن و مهمانان را فرستادن خونه!
------------------------------------------------------------------------------------------------
سعید: اساسا دیر اومدن ما به خاطر قطعی برق و دستور اکیپ فیلم برداری بود، وگرنه ما چند ساعتی توی آتلیه بیکار بودیم و علف های زیر پامون رو می شمردیم.
برادر ، درسته که مجلس ما به خیر تموم شد ولی ریختن تو مجلس و پلمپ کردن باغ
یک اتفاق بده که کلا یک ساعت طول میکشه ولی استرس اینکه اگه الان بریزن چی میشه روزها مثل خوره روح آدم رو میخوره، مخصوصا اگه باغ اولیه ات رو 3 هفته قبل از عروسیت پلمپ کرده باشن.
در مورد مشکلات مملکت من هم نگفتم که تمام علتش مجلس ما بود.
استرس من توی این مجلس مشابه آخرین قطره آبی بود که توی یه لیوان پر میچکه و باعث سر ریز شدن آب اون لیوان میشه.
بازم ممنون که اومدین و همچنین تبریک مجددتون، خوشحالیم که خوش گذشت.

دکتر نیلوفر

سلام دکتر جان. عروسیتون مبارک باشه و ایشالا هر روز بیشتر از روز قبل احساس عشق و خوشبختی کنین

------------------------------------------------------------------------------------------------
سعید: متشکرم

نظر خود رادرکادر زیر بیان نمائید