1.تیم قوی که هیچ کس آنها را انکار نمیکند بلکه بزرگترین ایرادی که بهشان میگیرند اینست که "نمیگذارند کار کنند" خب دوستان عزیز سوالی دارم : کدام را ترجیح میدهید؟ دستاورد های حداقلی یک تیم قوی یا دستاورد های حد اکثری یک تیم ضعیف (مثل تیم دولت نهم) ؟
2.برنامه دقیق ، در طول سالهای که سن من قد میدهد تا کنون ندیده ام یا خوانده ام یک کاندیدای انتخاباتی برای تک تک اجراییات آینده اش از امروز برنامه داشته باشد. یکی از مهمترین برنامه ها که همان طرح ظاهرا پوپو لیستی سهام نفت است در چهارچوب ایران تنها راه عملی برای قطع دست دولت از شیر پر برکت نفت است، مگر آنکه منتظر یک نادر شاه یا یک رضا شاه دیگر باشیم .
3.کار حزبی ، چرا که دیگر در دنیای مدرن بدست آوردن یکسری خواسته مشخص ،از طریق مشهور دیمی خیالیست باطل .
4.اطلاع رسانی دقیق، داشتن یک روزنامه با یکی از حرفه ای ترین تیم های خبری ایران نوید دورانی جدید از جریان آزاد اطلاعات است .
5. شجاعت و صراحت لهجه که این مورد اخیر را همگی در جریان همین انتخابات اخیر دیده اند که چگونه چند گریبان دریده را سر جای خود نشاند.
6. حمایات از ستمدیدگان که از نزدیک شاهد آن بودم که در فضای خفقان پس از تابستان 78 چگونه این شیخ با ریش سفیدی بدنبال کار دانشجویان بیگناه زندانی بود ( بسیاری از ما این یک رای را به او بدهکاریم).
دلایل بسیار متعددند که بیشترشان در جاهای دیگر گفته شده و نوشتن آنها تکرار مکررات است پس از این دلایل شماره دار در می گذرم.
می گویند نقد نکنید، تخریب میشود، آرای موسوی می ریزد.
دوستان عزیز ! در هر انتخاباتی در جهان سوم توده ملت هستند که تعیین کننده اند و این توده ملت در ایران ما یا اصلا به اینترنت دسترسی ندارند و یا جز همان اکثریت خاموشی هستند که سالهای قبل ما هم جزو آنها بودیم.پس بیایید فضای کارمان را دو قسمت کنیم یکی در اجتماع ،که باید همین خاموشان را راضی کرد به رای دادن و انتخاب.باید روشن کنیم که برای داشتن زندگی بهتر همه ما باید هزینه ای بپردازیم حتی اگر این هزینه یک مهر به قول بعضی ننگین در شناسنامه مان باشد.و اما قسمت دوم کارمان باید بین کسانی باشد که امروز در انتخابشان مرددند.یا سوار بر موج رنگی مذهبی بر کوس آزادی می کوبند (چه پارادوکس غریبی : اسلام ناب محمدی را برخی برای جوانان احساساتی به آزادی تعبیر می کنند)و یا حتی به طمع همین ریخت و پاش های نفتی خود را جیره خوار و سر سپرده دولت وقت کرده اند.
من متوجه نمی شوم این دوستان طرفدار موسوی فردای انتخابات در صورت پیروزی، کدام خواسته مدنی ، مدرن و امروزی را از موسوی طلبکار خواهند بود؟ اصلا مگر موسوی قولی داده است؟
این حرف های کلی و قشنگ را که ایشان مطرح می کنند دکتر احمدی نژاد بهتر می گوید. با کدام برنامه یا با کدام تیم یکپارچه ایشان می خواهند کرامت انسانی(دقت کنید که این ترکیب، ترجیع بند جملات احمدی نژاد در4 سال گذشته بوده) را به ما برگردانند ؟
با مشارکتی ها که در جنگ قدرت حاضر به هر کاری هستند؟
اینان (مشارکتی ها،چریک های پیر مجاهدین،کارگزارانی های دست دوم)چگونه می خواهند با اصولگرایان طرفدار موسوی کنار بیایند تا مثلا آزادی های اجتماعی بیشتر شود؟
موسوی در بهترین حالت یک عقب گرد بزرگ است.اگر 100% برنامه موسوی هم اجرا شود ، احتمالا فقط به قطر شکم دوستان گرداننده بنیاد مستضعفان افزوده خواهد شد. اتفاقی که خیلیهایمان به یاد داریم.
اما تصور کنید اگر 10% برنامه کروبی اجرا شود چه تحولی خواهد بود؟
دوستان مدرن من!حالتان به هم نخورد از اینکه کلامی از شما حرف نزد؟از این همه ترس؟از این همه خود سانسوری؟
باز گلی به جمال خاتمی که لااقل انکارمان نمی کرد.
اصلا کسی به این دو رویی و یا در بهترین شرایط، اولترا محافظه کاری دقت کرد که این آقا حتی نقش دو مدافع تمام قدش یعنی خاتمی و رهنورد را چقدر در فیلمش تنزل داد؟
یعنی بدست آوردن آرای احمدی نژاد برای ایشان مهمتر از اکثریت خاموش بوده است؟
آخر آرای احمدی نژاد که با این حرکات کم نمی شود جناب موسوی! شما باید فکر کسانی را می کردید که هنوز همه چیز را دایی جان ناپلئونی می نگرند و منتظرند نماینده ای از جهانی دیگر بیاید برای نجات امت اسلام (به قول آقای موسوی) .
1 نظر:
دوست عزیز ... ممنونم از نوشته ی بی نظیرتون
نظر خود رادرکادر زیر بیان نمائید