ما را چه مي شود؟ ( تكرار تاريخ)

ياد جمله وحيد افتادم كه مشكل ما را در فراموشي تاريخيمان ديده بود و من با او مخالفت كردم .


به زعم من، ما هنوز آنقدر متوجه اطرافمان نيستيم (به كسي بر نخورد منظورم عقل جمعيمان است)


كه بفهميم چه ميگذرد تا بخواهيم آنرا به خاطر بسپاريم! لذا من باب همراهي با نظر وحيد بايد بگويم ما دچار بيماري بي خيالي تاريخي ( اگر نخواهيم بگوييم نفهمي تاريخي) هستيم كه به ما اجازه آناليز شرايطمان را نميدهد. اما شرايط:


چنديست كه شباهتهاي ميان امروز با اواخر دوران حكومت سابق به چشم مي خورد


افزايش سر سام آور قيمت نفت و در آمد زياد، هزينه كردن همين پول زياد در اقتصاد نحيف كشور كه سه دهه قبل منجر به سقوط محمد رضا پهلوي شد و امروز اقتصاد ايران را به مهلكه اي كشانده كه گريز از آن غير ممكن به نظر ميرسد. جنگ قدرت در رده هاي بالاي نظام  كه ديگر اين اواخر به اعلاي خود رسيده،


و به همه اينها اضافه كنيم قطعنامه هاي گاه و بيگاه شوراي امنيت كه همچون ماري اقتصاد ايران  را در بر گرفته و هر روز به طور نا محسوسي (و البته گاهي محسوس) زندگي سخت تر ميشود(اين يك مورد يگانه است)، ديدگاه امنيتي حاكم كه با توجه به تهديد هاي هر روزه طبيعي به نظر ميرسد و تحت پوشش مبازه با فساد فضاي اجتماع را جهت كنترل شورشهاي احتمالي زير نظر دارد.


همه شرايط حاكي از اين است كه سي سال پيش ورژن كمدي تاريخ اتفاق افتاده و اين بار نوبت ورژن تراژدي آن است كه من اميد دارم اينگونه نباشد و يا اصلا اين تئوري تكرار تارخ از بيخ و بن غلط باشد.


 

1 نظر:

محمد تقی

من هم امیدوارم که فقط در حد شباهت باقی بماند.
البته خوب در هر دوره تفاوت های زیادی ایجاد می شود. مثلا در گذشته فقط یک کانون قدرت داشتیم و بقیه در پرتوی آن بودند. ولی الان کانون های قدرت متعدد شده اند و این باعث می شود فضا آنقدر هم که آقایان می خواهند بسته نماند. همین کمتر بسته بودن فضا نسبت به قبل و آگاهی بیشتر مردم (البته زیاد به این مطمئن نیستم) باعث می شود تفاوت های زیادی در مختصات تاریخی امروز با قبل از انقلاب باشد علیرغم شباهت هایی که بر شمردید.

نظر خود رادرکادر زیر بیان نمائید